سفارش تبلیغ
صبا ویژن


حرف های نگفته...

حرف های نگفته 2

به نام خدا

سلام، امروز میخوام از حرف های نگفته ای که توی دلم هست براتون بگم. شاید این حرفهایی که می زنم را خیلی ها قبول نداشته باشند ولی اینها برداشت من از زندگی هستش و نظر شخصی من در مورد زندگیه.

می خوام راجع به این صحبت کنم که چه جوری میشه تو زندگی به اهدافمون برسیم؟

به نظر من وقتی ما می تونیم در زندگی به اهدافمون برسیم که از اون هدف خودمون و رها کنیم، حالا اینجا مفهوم رها کردن خیلی با ارزش است و باید منظورمون و از رها کردن مشخص کنیم.

البته این صحبت هایی که دارم میکنم صرفا برای اهدافی است که نیت خیری پشت آنها است و برای کارهایی است که مورد پسند خداوند است و منظور از رهاکردن این نیست که از هدفمان دست بکشیم، حالا با یک مثال این موضوع را کمی روشن تر می کنیم که منظور از رها شدن چیست.

مثلا در مورد امر ازدواج و عشق، ما زمانی می توانیم به کسی که عاشقش هستیم برسیم که از یک عشق به عشق بالاتری برویم و ما اگر در زندگیمان تنها عشقمان و بزرگترین عشقمان کسی باشد که می خواهیم با او ازدواج کنیم هیچ وقت به هدفمان نمی رسیم ولی اگر از طریق رسیدن به عشقمان (کسی که می خواهیم با او ازدواج کنیم) به عشق بالاتری همچون خداوند برسیم هدف اولمان که رسیدن به عشق همسرمان است در دل عشق بزرگی همچون خداوند جای می گیرد و ما به هدفمان میرسیم و مطمئن باشید اگر ما در هر کاری که انجام میدهیم از طریق آن کار به بزرگیه و رحمت خداوند پی ببریم قطعا هدف ما هدف بزرگیست و با توکل به خداوند به آن میرسیم و منظور من از رها شدن این است که از طریق یک هدف بالاتر خودمان را از هدفمان رها کنیم و اگر توانستیم خودمان را رها کینم به هر چیز خوبی در این دنیا و آخرت می رسیم. امیدوارم که این صحبت های من کسی رو ناراحت نکرده باشه چون این حرفها صرفا نظر شخصی بنده ی حقیر است و دیدگاهی است که در مورد زندگی و اهدافم دارم.

امیدوارم همه شما عزیزان بتوانید خودتون و از اهدافتان رها سازید تا به کلیه  اهداف زندگیتان برسید.


نوشته شده در سه شنبه 89/4/29| ساعت 2:41 عصر| توسط سعید احمدی کیسمی| نظرات () |


قالب وبلاگ :: :: کدهای جاوا